کد خبر: 1298109
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۵
جلال مهرگان

جوان آنلاین: قاتل اجاره‌ای و سه همدستش که سناریوی قتل پسر تاجر با تزریق سم افعی را اجرا کرده بودند، روز گذشته محاکمه شدند. عامل قتل در حالی که در جریان تحقیقات به جرمش اعتراف کرده بود، اتهام خود را انکار کرد. 
چهارم شهریورماه دو سال قبل، مرگ پسر ۲۳ ساله‌ای به نام امید به پلیس تهران گزارش شد. امید ساعتی قبل در مسیر رفتن به خانه‌اش بیهوش و به بیمارستان فیروزگر منتقل می‌شود، اما جانش را از دست می‌دهد. خانواده او به پلیس گفتند پسرشان ورزشکار بود و سابقه بیماری نداشت برای همین به مرگ وی مظنون هستند. 
پس از آن جسد به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات در این باره ادامه پیدا کرد. وقتی گزارش پزشکی قانونی در این باره منتشر شد، مشخص شد مرگ امید به دلیل سم خطرناکی که در بدنش کشف شده اتفاق افتاده است. هیچ آثار جراحتی روی بدن امید دیده نمی‌شد، برای همین پلیس به صورت ویژه ماجرا را بررسی کرد. کارآگاهان با بررسی دوربین‌های مداربسته به سرنخ ماجرا دست پیدا کردند. براساس فیلم به دست آمده، روز حادثه امید در مسیر حرکت به سمت خانه بود که دو موتورسوار به او تنه می‌زنند. بررسی دقیق‌تر فیلم نشان می‌دهد ترک‌نشین سرنگی به بدن امید وارد می‌کند که احتمال می‌رود سم از طریق همین سرنگ وارد بدن مقتول شده باشد. بعد از به دست آمدن این سرنخ، راکب و ترک‌نشین که ایمان و میلاد نام داشتند تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند. ایمان کارمند اخراجی آتش‌نشانی بود که در کار گرفتن مار مهارت زیادی داشت و همیشه در خانه‌اش از مار نگهداری می‌کرد. بعد از کامل شدن بررسی‌ها، مشخص می‌شود دو متهم در حالی که تلاش می‌کردند در شهرستان شیراز مردی پولدار را با تزریق سم مار به قتل برسانند، بازداشت شده‌اند که به تهران منتقل می‌شوند. 

 طراح سناریو
در شاخه دیگری از بررسی‌ها، کامران تحت تعقیب قرار می‌گیرد و بازداشت می‌شود. او در اولین تحقیقات نقش خود را در جنایت انکار می‌کند، اما در بررسی‌های فنی پلیس اعتراف می‌کند طراح نقشه‌ای بوده که به قتل امید منجر شده و ایمان و میلاد را برای این کار اجیر کرده است. 

 اعتراف به قتل
ایمان وقتی مورد تحقیق قرار می‌گیرد به ارتکاب قتل اعتراف می‌کند: «من از قبل کامران را می‌شناختم و می‌دانستم با برادرش که پدر امید بود، اختلاف دارد. او به من پیشنهاد داد در صورتی که امید را به قتل برسانم ۲ هزار دلار دستمزد می‌دهد که قبول کردم. تصور می‌کردم با اجرای یک سناریوی دقیق می‌توانم به نحوی مرتکب قتل شوم که کسی متوجه نشود. برای این کار به کرمان رفتم و یک مار افعی خریدم و سم او را گرفتم و در سرنگ ریختم و مطابق نقشه‌ای که طراحی کرده بودم به امید تزریق کردم. میلاد آمار امید را به من می‌داد. مغازه امید در میدان هفت‌تیر بود. میلاد گیتاری خریده بود و مقابل مغازه امید گیتار می‌زد و رفت و آمدش را کنترل می‌کرد و با من در میان می‌گذاشت. به این نحو من از ساعت رفت و آمد او باخبر بودم و روز حادثه هم مطابق همین آمار نقشه را اجرا کردیم.»

 محاکمه
بعد از کامل شدن تحقیقات، بازپرس ایمان را به اتهام مباشرت در قتل و سه متهم دیگر را به اتهام معاونت در قتل مجرم شناخت و کیفرخواست علیه آنها صادر شد و پرونده برای رسیدگی روی میز قضات شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت. صبح روز گذشته بعد از اینکه قاضی رسمیت جلسه را اعلام کرد نماینده دادستان خودش را به جایگاه رساند و از کیفرخواست دفاع و برای متهمان درخواست صدور مجازات کرد. سپس اولیای دم گفتند خواسته‌شان قصاص قاتل و اشد مجازات برای همدستان اوست. 

 درخواست قصاص
مادر مقتول به دادگاه گفت: «وقتی به من خبر دادند پسرم به بیمارستان منتقل شده، خودم را به آنجا رساندم. کامران هم آنجا بود و من می‌دانستم او در مرگ پسرم نقش دارد و همانجا از او شکایت کردم.» 

 انکار قتل
سپس ایمان در جایگاه حاضر شد و اتهام قتل را انکار کرد. او گفت: میلاد مرا با کامران آشنا کرد. کامران از من خواست امید را گوشمالی بدهم و در قبال این کار حاضر است ۲ هزار دلار دستمزد بدهد که قبول کردم. کامران آدرس مغازه امید را به من داد که همراه میلاد محل را بررسی کردیم. برای مدتی هم میلاد همان حوالی ساز می‌زد و رفت و آمد او را کنترل می‌کرد تا اینکه یک روز تصمیم به اجرای نقشه گرفتیم. من آن روز سم افعی را در یک سرنگ ریختم. وقتی امید از محل کارش بیرون رفت، او را دنبال کردیم و به او تنه زدیم، به‌طوری‌که اصلاً متوجه نشد سرنگ را به او تزریق کردم. البته همه سم به بدنش نرفت، چراکه سر سرنگ کج شد. بعد از حادثه هم به شمال رفتم و چند روز بعد که برگشتم، فهمیدم فوت شده است. 

 قصدمان تنبیه بود
در ادامه میلاد در جایگاه حاضر شد. او گفت: من پیش کامران کار می‌کردم و او به من رسیدگی می‌کرد. با امیر هم در همدان آشنا شده بودم که او را به کامران معرفی کردم. کامران به دنبال کسی می‌گشت که امید را تنبیه کند. مدتی قبل از حادثه کامران و برادرش با هم اختلاف داشتند. امید هم در این میان دخالت می‌کرد و ایمان قرار بود امید را تنبیه کند، نه اینکه او را به قتل برساند. وقتی فهمیدم امید فوت شده، ترسیدم و به ترکیه رفتم، اما کامران به دنبالم آمد و خواست که به ایران برگردم. ترسیدم آنجا بازداشت شوم که به عراق رفتم و در آنجا بود که فهمیدم برایم اعلان قرمز صادر شده است. دیگر راه فراری نداشتم برای همین قاچاقی به کشور برگشتم و خودم را تسلیم کردم. 
هیئت قضایی بعد از شنیدن دفاعیات متهم ادامه رسیدگی را به جلسه دیگری موکول کرد.

برچسب ها: قتل ، قصاص ، محاکمه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار